مجله اینترنتی هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده. اگر "شما" نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.
1- خداییش خیلی حرص درآره وقتی سرِ غذا، یکی دقیقا اون چیزیو برمی داره که تو کلی توی ذهنت واسش نقشه کشیده بودی. 2- به نظر من درستش این بود که دماغ بالای چشم باشه که آدم بتونه چشمشو زیر پتو نگه داره ولی دماغشو بیرون پتو! 3- خوبه آدم دوستایی داشته باشه که توی بهار که زنگ بزنی بدون هیچ دلیلی بگی میاین بریم زیر این رگبار و هوای خوش قدم بزنیم؟ در جوابت فقط بگن نیم ساعت دیگه کجا باشیم توی تابستون که زنگ بزنی بدون هیچ دلیلی بگی میاین بریم خیابون قدم بزنیم؟ در جوابت فقط بگن ناهار همون جای همیشگی توی پاییز زنگ بزنی بدون هیچ دلیلی بگی میاین صدای ناله برگارو دربیاریم خش خش صدا بدن؟ در جوابت فقط بگن دوربینتم بیار توی زمستون زنگ بزنی بدون هیچ دلیلی بگی چنارا منتظرن با یه عالمه برف، بعد با تردید بپرسی میاین که؟ در جوابت بدون مکث بگن یه جفت دستکش بیاریم فقط. سرش مسابقه بدیم سر اینکه کی کمتر گوله برف خورده توی کله اش. ادامه مطلب ... موضوع مطلب : |
|